رفیق من سنگ صبور غم هام / به دیدنم بیا که خیلی تنهام / هیچکی نمیفهمه چه حالی دارم / چه دنیای رو به زوالی دارم / مجنونم و دل زده از لیلیا / خیلی دلم گرفته از خیلیا / نمونده از جوونیام نشونی / پیر شدم پیر تو ای جوونی

تنهای بی سنگ صبور/ خونه ی سرد و سوت و کور

توی شبات ستاره نیست / موندی و راه چاره نیست

اگر چه هیچ کس نیومد / سری به تنهاییت نزد

اما تو کوه درد باش / طاقت بیار و مرد باش

اگر بیای همونجوری که بودی / کم میارن حسودا از حسودی / صدای سازم همه جا پر شده / هر کی شنیده از خودش بیخوده

اما خودم پر شدم از گلایه /هیچی ازم نمونده جز یه سایه

سایه ای که خالی از عشق و امید /همیشه محتاجه به نور خورشید

 

تنهای بی سنگ صبور/ خونه ی سرد و سوت و کور

توی شبات ستاره نیست / موندی و راه چاره نیست

اگر چه هیچ کس نیومد / سری به تنهاییت نزد

اما تو کوه درد باش / طاقت بیار و مرد باش 

از صبح ۵۰۰ بار این آهنگ رو گوش دادم .اصلا از شنیدنش خسته نمیشم. 

مغزم غفل شده دلم میخواد همه این اتفاق ها رو فراموش کنم .میخوام فکر کنم که هیچ مشکلی ندارم .دلم می خواد یه کاری بکنم و مثل یه مرده ی متحرک نباشم .اما نمیتونم .کاش یکی بهم میگفت چی کار کنم که از این حال و هوا بیام بیرون .

نظرات 3 + ارسال نظر
محسن چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:04 ب.ظ

سلام
چر اینقدر غمگینی.

محسن چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:08 ب.ظ

خدا میتونه وخودتون. شاید ناراحتی های دارین که توی دلتونه. راستی ایمیلتونو چک کردین.

وحید الله چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:47 ب.ظ http://www.waheed.bogsky.com

سلام!
چرا اینقدر مایوسی؟
ناامید نشو همه چیز خوب میشه .... در این سن غمگین بودن اصلآ درست نیست ..... امید وار باش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد