کمک

مشکل من اینه که دو ماه پیش متوجه شدم که همسرم اعتیاد به خوردن تریاک پیدا کرده من واقعا متعجب شده بودم چون اون آدم تحصیل کرده و منطقی هست تهدیدش کردم و ازش خواستم کنار بزاردش و برای این کار بردمش دکتر و خودم براش متادون خریدم با اینکه تا حالا توعمرم تریاک ندیده بودم و حسابی هم ترسیده بودم اما ترجیح دادم کسی متوجه نشه و اون قول داد که دیگه طرفش نمیره .دو ماه گذشت و اون همیشه من رو با حرفاش قانع میکرد که دیگه این مشکل برای همیشه حل شده تا اینکه دیروز قبل از اینکه بره ماموریت من از تو جیب کتش دوباره همون مواد لعنتی رو پیدا کردم و به روی خودمهم نیاوردم حالا اون رفته و قراره فردا برگرده و من نمیدونم باید چی کار کنم توی همه سایتها رو هم زیرو رو کردم و متوجه شدم کسی که به مواد اعتیاد پیدا میکنه نمیتونه یا خیلی کم پیش میاد کنار بزارتش نمیدونم باید چی کار کنم دارم دیوونه میشم فقط همین

نظرات 12 + ارسال نظر
مهرداد شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 06:49 ب.ظ http://www.soroosh7561.blogfa.com

سلام
اولا که مرسی سر زدی
دوم راجع به مطلبت باید بگم که:
اعتیاد یه نوع وابستگی روانیه به مواد چون فرد وقتی مواد رو مصرف می کنه احساس نشاط آرامش و راحتی می کنه به طور کلی یعنی ذهنش از هر دغدغه آی خالی میشه. به نظر من باید یه جورایی برای این نیاز (وابستگی روانی) جایگزین پیدا کنی.
حرف زیاده ولی فعلا بسه
موفق باشی
بای

سلام مرسی از راهنمایی شما.اما ما تو زندگیمون مشکل آرامش و نشاط و راحتی نداریم و رابطمون هم با هم خیلی خوبه

مسافر برفی شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:48 ب.ظ http://mosaferbarfy.blogsky.com/

سلام
اومم خب آره همه مشکل رو که دارن اما اندازه ش مهمه !
چی بگم .... خب بهتره به پزشکی چیزی مراجه کنی یا از یه مشاور بخوای که کمکت کنه که چه روشی رو پیش بگیری!
خب مدت زیادی هم نگذشته صد در صد اگه کمکش کنی و جدی گرفته بشه انشاالله مشکل شمام حل می شه.
بعدشم هر کی نظر خودش رو داره و بستگی به اراده و ..... خیلی چیزای دیگه داره که کسی بتونه ترک کنه یا نه!

سلام عزیزم
آخه میدونی من به پزشک مراجعه کردم و ۵۰۰۰۰ تومان هم پول دارو دادم اما بیفایده بود

بهار یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:04 ق.ظ

عزیزم من واقعا متاسفم
اما امکان ترک وجود داره
چون من کسی رو میشناسم که تونسته این مواد لعنتی رو کنار بذاره
ناامید نشو
شوهرت به کمک تو احتیاج داره ، فقط تو

مرسی از ابراز همدردیت
من هم امیدوارم اما اون فرصتی رو که بهش دادم از دست داد .نمیدونم انگار یکی بهم میگه بهتره خودتو نجات بدی.چون اون ۶ ماهه که اعتیاد پیدا کرده و من دو ماهه که متوجه شدم بگذریم که سه ماهه با هم ازدواج کردیم.

نیلوفر یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:01 ق.ظ http://everything2.blogsky.com

سلام
یه برنامه شبکه 4 ساعت 20:45 نشون می ده که این هفته موضوع برنامه اش اعتیاد هست. با اونا تماس بگیر و مشکلتو بگو. به مشاوره مراجعه کن.
امیدوارم مشکلت حل بشه عزیزم

سلام عزیزم از راهنماییت ممنون با اینکه چشمم آب نمیخوره اما باشه نگاه میکنم

مهلا یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:33 ق.ظ

بچه ها باور کنید خیلی وحشتناکه .شاید فکر کنید این مشکل مال یکی دیگه است و ممکن نیست برای شما پیش بیاد .درست همون فکری که من میکردم و هر وقت با عنوان اعتیاد مواجه میشدم فکر میکردم مسخره بازیه و مال تو فیلمها و آدم های بدبخته.هیچ وقت فکر نمیکردم این بلا سر من بیاد .شوهر من آدم تحصیلکرده و خوش قیافه ایه یعنی عمرا بهش شک کنی که تو این خطا باشه .فکرش رو بکن ماآزمایش اعتیاد قبل از ازدواج هم داده بودیم.می خوام بگم تو انتخاباتون خیلی دقت کنید .من که هز دست رفتم اما شما مواظب باشید

بهنیا یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:41 ق.ظ http://www.behniamis.blogsky.com

به خدا توکل کن . طوری شرایط را برایش فراهم کن که سراغ دوستان نرود . سعی کن همیشه باهاش به تفریح بروی و سرگرمش کنی . انشاءالله که موردی پیش نمی آید .

هومممممم
میدونید اون میگه مشکل روحی نداره .مشکل جسمی داره .میگه تا ۱۳ سالگی آسم داشته و بعد از اینکه کاملا خوب شده درد پا باهاش مونده و به خاطر همین هم رفته سراغش البته دکتر رفته و بهش آرام بخش داده و گفته درد تو مربوط به اعصاب میشه چون جوونی به سن تو مشکل آرتروز و .. نمیتونه داشته باشه.ام ا.ن حالا علاوه بر خوردن قرص های آرام بخش اون چیز لعنتی رو هم میخوره .میدونم که آسم داشته و میدونم که پاهاش درد میکنه اما نمیدونم پا دردش به خاطر آسم بوده یا به خاطر نخوردن همون چیز لعنتی

سکوت یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:22 ب.ظ http://confessroom.blogfa.com

سلام
از این خبر واقعا متاسفم
من کاری به شوهرت ندارم ظاهرا راهشو اینجوری انتخاب کرده
ولی
من یه موجود فمینیستم
بزار رک حرفمو بزنم
اگه دوسش داری سعیتو بکن ولی اگه میتونی بدون همسرت به زندگی ادامه بدی و میتونی به خونه پدرت برگردی من اینو پیشنهاد میکنم که برگردی. میدونی گاهی وقتا اگه آدم با یکی زندگی کنه که یه مشکل بزرگ داره میگن حتما خودشم یه ایرادی داره. تو که هنوز بچه نداری. اینم یادت نره که نجابت زیاد کثافت میاره. منظورم اینه که هر قدرم تو بخوای بپوشونی این مسئله رو بازم بلاخره تابلو میشه و دست آخر خودت زیر سئوال میری. اگه این قدرت رو در خودت میبینی که میتونی رو پای خودت و درنهایت شخصیت و عفت به تنهایی زندگی کنی جدا شی بهتره.
امیدوارم بازم بتونم کمکت کنم

سلام مرسی که نظر دادی .راستشو بخوای نمیدونم حسم بهش دوست داشتنه یا وابستگیه .فقط میدونم اگه ازش جدا شم نمیتونم با هیچ مرد دیگه ای زندگی کنم .راستش من خودم مهندس کامپیوتر بیکارم اما خوب میدونم بگردم کار گیرم میاد.یعنی میگی بزنم به سیم آخر و طلاق .بهش فکر کردم اما میگی با طلاق وضعیتم بهتر میشه.

محسن یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 04:30 ب.ظ

سلام
من واقعا شوکه شدم .به عنوان کسی که زیاد اینترنتی نیست و به چیزی کار نداره ناراحت شدم. میگن تا تو خانوادت این مشکل و نداشته باشی دردشو نمیفهمی.اینکه بچه ای نداری تواین شرایط بهتره. اما فکر میکنم به چند چیز باید بیشتر توجه کرد.
1حفظ اعتماد به نفس خودتون. 2-تقویت روحیه واطلاعات علمی وعملی خودتون. 3-بررسی شخصیت خود وهمسرتون 4-سابقه واقعی این جریان وشدتش 5-ریشه یابی 6-صادق بودن با خودتون برای حل این مشکل 7-توجه نکردن به هر نسخه پیچی برای حل این مشکل 8-....
اگه ازدست من کاری بربیاد خوشحال میشم انجام بدم

ممنون که راهنماییم کردی .سیم رو میکنم که عجولانه تصمیم نگیرم

علی یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 04:37 ب.ظ http://dvbpars.blogsky.com/

با سلام
اگر تازه شروع کرده به هیچ وجه نگذار ادامه بده . به هر طریقی شده . اول با زبان و محبت و اگر نشد به وسیله بزرگان خانواده که بهشون اعتماد داری رازت را به کسی نمیگویند . در انتها فقط خودت با هر منطق شده نگذار ادامه بده.

سلام ببین اون ۶ یا یک سال هست که شروع کرده بعدشم با وضعیت جسمانی که داره فکر نکنم بتونه کنار بزاره .چون من باهاش اتمام حجت کرده بودم و اون نتونست.بعدشم درسته که خانواده من و اون فرهنگی هستن اما غرورم اجازه نمیده بهشون بگم شوهرم معتاده .معتادم که تو فامیل نداریم ازش در این مورد بپرسم.

هانیه یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 05:12 ب.ظ http://geej.blogsky.com

nemi2nam va nemikham az door vas@ noskhe bePcham,. . .fagh@ 2a mikonam vas@. . .kari joz in az dastam bar nemiad. . .:(

مرسی هانیه جون .

کارو یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 07:03 ب.ظ http://www.karoads.com

با سلام به شما دوست عزیز وبلاگ زیبا و پر محتوایی داری می خواستم به عنوان یک کارشناس نظر و پیشنهاد شما را در مورد وب سایت خود بدانم. در صورت تمایل وب سایت من را لینک کنید با تشکر مرجع نیازمندیهای کارو www.karoads.com

محسن دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:28 ق.ظ

سلام دوباره
امروز دوباره سری به وبلاگتون زدم.احساس میکنم کمی ارومتر شدید.با یاداوری چیزای که بهش اهمیت میدین.اینو میشه در نوع جواب دادنتون به پیامهای دوستان فهمید حداقل احساس میکنم بهتر وبیشتر فکر میکنید.علاقمندم درباره موضوع همسرتون بیشتر بدونم متشکر میشم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد